شاهکاری رازآلود و نهانگرایانه و کمابیش پیچیده و دشوار و دیریاب که سخنورِ دل آگاه و درویش کیش، سنایی، آن را در 33 سالگی خویش، در 800 بیت سروده است و سفرِ دیگرسویانه اش را در آن بازنموده است. نازنینِ غزنین، در این سفرنامه ی مینوی، نخست از رده های جان سخن گفته است و در فرجام به جانِ خردمند یا جانِ سخنگوی رسیده است و آن را، در پیکره ی پیرمردی رخشان رخ و نغز که در دلِ تاریکی های تن و جهان پیکرینه می درخشیده است، دیده است: روز آخر به راه باریکی / دیدم اندر معنی نام وای، ایزد باد در ایران باستان
اشتراکی میان سرنوشتِ آپسو و کرونوس
همسانی میان کیکاووس شاهنامه و خشثریتی/خشتریته تاریخ
ی ,های ,جانِ ,نغز ,دلِ ,تاریکی ,است و ,را در ,پیرمردی رخشان ,ی پیرمردی ,پیکره ی
درباره این سایت